" وقت دل کندن از دیروز است یا که پیوستن بر امروز
من ولی در کار جان شستن
از غبار فردا هستم "
غمگين باشم از گذر عمر و پير شدن؟؟؟ يا شادي كنم براي تولدي كه فردا سالروزش است؟؟؟

" برای تولدم جشنی نگرفتند
غیراز چراغ نفتی همیشگی
چراغی روشن نکردند
صدای دف و تاری به هوا برنخاست... "
هرچه هست ، همين هست كه هست، چه بخواهم چه نخواهم!
و
" چقدر نقشه کشیدم برای زندگی ام
بعید نیست که آن را اجل به باد دهد .... "
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر