۱۳۸۸ آبان ۶, چهارشنبه

قضاوت با شما

مجموعه عکسهای ذیل را یک دوست برایم ایمیل کرده بود. ظاهرا حکایت ، همان حکایت سلسله ی صفویان!! است اما در پس آن طنزی تلخ و حقیقتی گزنده نهفته است. قضاوت با شما

۱۳۸۸ آبان ۲, شنبه

از غرب‌زدگي تا عرب‌زدگي

از غرب‌زدگي تا عرب‌زدگي

سابق جمعي دلسوز به‌حق از اين شاكي بودن كه چرا بعضيها اصرار به استفاده از كلمات انگليسي و خارجي در مكالمات روزانه‌شان دارند تا اينكه شرايط عوض شد و رسيديم به اينجا كه بجاي بيماري غرب‌زدگي مبتلا به بيماري عرب‌زدگي شده ايم.

آنقدر اين آش شور شده كه متوليان رسمي فرهنگ فارسي هم در اين مسير گوي سبقت را از ديگران ربوده‌اند كه نمونه‌اش را در عكس فوق مي‌بينيد.

به عبارتي مرسي‌گويان و گودمورنينگ‌گويان ديروز تبديل شده‌اند به شكراٌ گويان و صباحاٌخير گويان امروز و اين وسط بيچاره زبان و فرهنگ پارسي!!!

۱۳۸۸ مهر ۲۹, چهارشنبه

اسم اين كار چيست؟

اگر در شهري (مثلا دامغان) جواني بسيار محجوب و با شخصيت بر اثر يك تصادف آسيب ديده و به كما برود و بعد از مدتي از كما خارج شود و همه خوشحال از اينكه خطر برطرف شده است اما بطور ناگهاني به رحمت ايزدي بپيوندد و اين جوان عزيز دانشجوي بسیار فعال و خوب يكي از دانشگاههاي دامغان باشد (فرض پيام نور) و بين دانشجويان هم همچون ديگر دوستانش بسيار محبوب باشد و دوستانش بخواهند براي وي در دانشگاه مجلس يادبودي بگيرند ، اما مسئولين آن دانشگاه اجازه ي اين كار را حتي در فضاي باز دانشگاه هم ندهند (با اين بهانه كه : نمي شود چو ن شايد هر روز يكي بميرد ! ما كه نمي توانيم اجازه برگزاري ختم بدهيم!) و در اين بين هم كلاسي هاي آن مرحوم بسيار دلگير شوند ، به نظر شما اين برخورد غيرمنطقي و دور از عرف مسئولين آن دانشگاه را چه مي توان ناميد و علت آن چه مي تواند باشد؟؟؟

۱۳۸۸ مهر ۲۶, یکشنبه

سوزني به خودمان

سوزنی هم به خودمان

- از جلو نظاممممم...
- آقاي فلاني مگه نشنيدي؟ از جلو نظام دادم....
- از جلو نظامممممممممممم...
- هان ! صبحانه نخوردين؟...
- صبحانه كامل بخورين بعد بياين.. كاملِ كاملِ..
- از جلو نظامممم...
قرائت قرآن....
انجام مراسم دعا...
- نه نشد! چرا اينقدر يواش؟؟؟ نمي‌شه! دوباره از اول...

حكايت فوق ، شنيده‌هايم هست هنگامي كه مقابل يك... نه ! اشتباه كردين ! پادگان نه! مقابل يك دبيرستان ايستاده بودم تا مراسم صبحگاهي تمام بشه و برم داخل تا به سربازان - ببخشيد ، دانش‌آموزان – درس بدم.
به راستي چرا مديران مدرسه را با پادگان اشتباه گرفته‌اند؟؟؟ (ناگفته نماند مدیرانی که بعضا سربازی هم نرفته اند و در فیلم ها از جلو نظام دادن را دیده اند!! در این قضیه شدت و حدت بیشتری به خرج می دهند.)

۱۳۸۸ مهر ۲۲, چهارشنبه

معنویت چیست؟

معنویت چیست؟ یک چیز ذهنی و خیال پرستانه نیست. معنویت نیزمانند تمدن وعلم ، احتیاج به کار دارد. احتیاج به تمدن ، قدرت ، تکامل ، لیاقت واگاهی دارد. جامعه ای که جهل و فقر در آن وجود دارد ، همانطور که زندگی مادی ندارد ، حتما زندگی معنوی هم ندارد!
"ایثار یعنی انتخاب منافع ومصالح دیگران برمنافع ومصالح خویش। ایثار عملی است دراوج اخلاق "

بنابراین نه اسلام عالمانه ، نه اسلام عامیانه ، اسلام آگاهانه

۱۳۸۸ مهر ۲۰, دوشنبه

شهر ما

شهر ما

در نزدیک به پنج سال وبلاگ نویسی ، بارها دوستان نادیده از من توصیف شهرم را خواستند. هربار هم من می ماندم آن را چگونه توصیف کنم که حقیقت را گفته باشم اما کلیشه ایی نباشد و متاسفانه همیشه هم کم می آوردم. چند وقت پیش شعر شهر ما از استاد احمد عزیزی (دعا برای سلامتیش را فراموش نکنیم) را می خواندم که دیدم عجبا انگار ایشان در دامغان بوده اند و این شعر را گفته اند!!! باور ندارید بخوانید ، حتما خواهید گفت : نه این که توصیف شهر ماست!!!؟

شهر ما در حسرت هائيتي است
شهر ليلي لَندِ مجنون سيتي است

شهر نهر آب‌هاي زيركاه
شهر اس اس‌هاي بازارسياه

شهر باران مگس از كوه قاف
شهر وزوز در فراق پيف‌پاف

شهر مسئولان خط مستقيم
شهر منشي‌هاي سرد پشت سيم

شهر بادمجان‌نشين دورقاب
شهر صف در انتظار آفتاب

شهر امُّل‌هاي دوران دُوگُل
شهر روشنفكرهاي عقل كُل

شهر اسراف حقايق در حروف
شهر تزيين ضيافت با ظروف

شهر حمل حصبه با حمّال‌ها
شهر درياداري دلّال‌ها

شهر صرّافان كيمونو فروش
شهر مسئولان طرح مرگ‌موش

شهر تخريب زمينهاي موات
شهر اقلام بزرگ سور و سات

شهر مردان بزرگ بندوبست
شهر آدم‌هاي خوب خودپرست

شهر مجروحان تقطير عرق
شهر محكومان لاي زرورق

شهر گرم مبتلاي مبطلات
شهر سرد ضرب و جرح مشكلات

شهر ماشين‌هاي مشتي ممدلي
شهر آتش‌پاره‌هاي منقلي

شهر معبرهاي تنگ و تقّ و لقّ
شهر سد آبروي مستحق

شهر عاطل ماندن گل‌خانه‌ها
شهر باطل گشتن پروانه‌ها

شهر رهن آب و پول پيش
شهر قتل هوش در پاي حشيش

شهر فسق باد در باغ فجور
شهر دفن برگ همراه سپور

شهر بيدار نماز بامداد
شهر خواب نيمروز اقتصاد

*** دیدید راست گفتم ، شهر شما هم همینطوره نه؟؟؟

۱۳۸۸ مهر ۱۸, شنبه

متولد ماه مهر


مرا پرنده ئی بد ین دیارهدایت نکرده بود
من خود از این تیره خاک رسته بودم
چون پونه خودرویی که بی دخالت جالیزبان از رطوبت جوباره یی
پائیز خشم آلود
پیدا می شد و من با نخستین درد آغاز شدم
برای تولدم جشنی نگرفتند
غیراز چراغ نفتی همیشگی
چراغی روشن نکردند
صدای دف و تاری به هوا برنخاست...



از معدود دوستان نامحدود عزیزی که تولدم را تبریک گفتند سپاسگزارم. لطفا تاريخ دقيق تولدشان را اعلام كنند تا بتوانم جبران كرده و از خجالتشان به در آيم. (جهت اطلاع آنهایی که پرسیدند کادو چی گرفته ایی ، تا کنون هیچ!!!)

۱۳۸۸ مهر ۱۲, یکشنبه

بانك ملت يا بانك ذلت؟!؟!!؟!!

بانك ملت يا بانك ذِلّت!!!؟؟؟

با تعدادي از دوستان در حال گپ و گفتگو بوديم و از مشكلي كه بر اثر سهل‌انگاري يكي از متصديان باجه‌ي بانك تجارت برايم به وجود آمده و مبلغ ۴۰۰هزارتومان به مدت 1 ماه به حسابم واريز نشده و در حساب بانك بوده تعريف مي‌كردم كه كه يكي ديگر از همكاران ماجرايي از بانك ملت نقل ‌كرد به اين مضمون كه : از طرف اداره آموزش و پرورش براي دريافت مبلغ پانصدهزارتومان وام قرض‌الحسنه به يكي از شعب بانك ملت معرفي شدم ، پس از مراجعه به بانك جهت تكميل پرونده در كمال تعجب ديدم كه داشتن دوتا ضامن كارمند را الزامي اعلام كرده‌اند ، پس از اينكه به مسئول مربوطه گفتم در مدارك من گواهي كسرحقوق وجود دارد كه در صورت اعلام بانك اداره آموزش‌وپرورش متعهد گرديده اقساط را از حقوق من كسر و به حساب بانك واريز كند و در نتيجه لزومي به داشتن ضامن آنهم ۲تا ضامن كارمند! براي مبلغ ۵۰۰هزارتومان نمي‌باشد.
كارمند مربوطه حتي زحمت اينكه سرش را بلند كند را هم بخودش نداد و گفت : قانونه و اگر نمي‌خواي وام نگير. - من هم كه از اين بي‌منطقي و برخورد توهين‌آميز ناراحت شده بودم از خير وام گذشتم و از بانك آمدم بيرون تا بيش از اين در معرض تكريم ارباب رجوع از نوع بانكي آن قرار نگيرم.
به راستي بانكهاي محترم كه براي ۵۰۰هزار تومان وام اينقدر سخت‌گيري مي‌كنند آيا براي وام‌هاي سنگين با مبالغ ميلياردي هم همينگونه عمل كرده اند؟ اگر اين سخت‌گيري آنجا هم وجود داشته پس چرا بانكها با حجم سنگين معوقات وصول نشده مواجه‌اند؟ (بنا بر گزارش سازمان بازرسی کل کشور میزان مطالبات وصول نشده بانکها تا سال ۱۳۸۶ برابر با ۱۱۲هزارمیلیارد ریال بوده است.)
اينجاست كه به نظر مي‌رسد بهتر است نام بانكها را به بانك ذِلّت – بانك فضاحت – و ديگر عناوين تغيير دهيم تا با عملكردشان تناسب داشته باشد.

۱۳۸۸ مهر ۱۱, شنبه

چگونه؟؟؟

در جلسه گردهمایی آموزش در دامغان مطرح شد:
کیفیت بخشی نیروی انسانی مهمترین بحث در پیشرفت فرآیند یاد دهی و یادگیری می باشد

در جلسه گردهمایی آموزش که با حضور محمودی معاونت آموزش و نوآوری سازمان و پرورش استان سمنان و کلیه کارکنان حیطه آموزش عمومی و متوسطه آموزش و پرورش دامغان در محل اتاق کار این مدیریت تشکیل گردید محمودی معاونت سازمان در خصوص تغییر آموزش به یادگیری ، تبدیل دانش آموز به عنصر یادگیری ، تبدیل معلم به عنوان راهبر و هدایت کننده ، واحد آموزشی به عنوان یک مرکز فرآیند یاددهی و یادگیری سخنانی ایراد نمودند . سپس جعفر آبادی معاون آموزش و نوآوری آموزش و پرورش دامغان خلاقیت و ایجاد راهکارهای مناسب در امر تدریس تشکیل کمیته هدایت تحصیلی در دوره متوسطه جهت ایجاد توسعه متوازن در رشته های فنی و توجه ویژه به تحقیقات میدانی ، کیفیت داشته های آموزشی و زمان در امر آموزش را از مهم ترین برنامه های حیطه آموزش این شهرستان در سال تحصیلی جدید عنوان کرد .

سایت مدیریت آموزش و پرورش دامغان

*** کاش می فرمودند چگونه؟ با کلاسهای ۳۷-۳۸نفره؟ یا با برنامه ریزیهای نوظهور و خلق الساعه و باري به هرجهت؟ یا با ...؟