اگر در شهري (مثلا دامغان) جواني بسيار محجوب و با شخصيت بر اثر يك تصادف آسيب ديده و به كما برود و بعد از مدتي از كما خارج شود و همه خوشحال از اينكه خطر برطرف شده است اما بطور ناگهاني به رحمت ايزدي بپيوندد و اين جوان عزيز دانشجوي بسیار فعال و خوب يكي از دانشگاههاي دامغان باشد (فرض پيام نور) و بين دانشجويان هم همچون ديگر دوستانش بسيار محبوب باشد و دوستانش بخواهند براي وي در دانشگاه مجلس يادبودي بگيرند ، اما مسئولين آن دانشگاه اجازه ي اين كار را حتي در فضاي باز دانشگاه هم ندهند (با اين بهانه كه : نمي شود چو ن شايد هر روز يكي بميرد ! ما كه نمي توانيم اجازه برگزاري ختم بدهيم!) و در اين بين هم كلاسي هاي آن مرحوم بسيار دلگير شوند ، به نظر شما اين برخورد غيرمنطقي و دور از عرف مسئولين آن دانشگاه را چه مي توان ناميد و علت آن چه مي تواند باشد؟؟؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر