۱۳۸۹ شهریور ۳۱, چهارشنبه

ژوزف الله..!!!!

روز گذشته به دليلي رفته بودم سراغ كتابها و جزوات دوران اول دانشجويي ام!!! (من هم فسيل شده ام و همچون دوران زمين شناسي! سه دوره دانشجويي تا به حال پشت سر گذاشته ام ) كه مال اواسط دهه ي 60 بود. در اين جستجو چشمم به كتاب اصول پايه ي ايمونولوژي نوشته پروفسور بلانتي افتاد كه خاطره ايي شيرين از آن دوران اوليه!!! برايم زنده ساخت و حكايت از اين قرار بود:




نام كامل نويسنده اين كتاب همانطور كه در تصوير فوق مي‌بينيد ژوزف ا. بلانتي ( Joseph A. Bellanti ) بود. روزي كه اين كتاب را خريدم ، فاتحانه وارد خوابگاه شدم و سينه سپر كرده رفتم اتاقمان كه دوستان حلقه زده و در حال اجراي مراسم چاي‌خوري عصرانه بودند (آنزمان تهيه كتاب سختي هايش در حد درس خواندن بود!!) دوستان كه كتاب را دستم ديدند مشتاقانه گرفتند تا تورق كنند تا اينكه رسيد دست يكي از دوستان ساده‌دل!! همين كه كتاب را گرفت كمي روي جلد را نگاه كرد و پرسيد: اين پرفسور ژوزف الله بلانتي كجايي هست؟؟؟

ما مانديم و دل درد ناشي از خنده....

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر