۱۳۸۹ مهر ۱, پنجشنبه

وای که چقدر فقیریم!!!

مي خواهم بگويم

فقر همه جا سر مي كشد

فقر ، گرسنگي نيست ، عرياني هم نيست

فقر ، چيزي را " نداشتن " است ، ولي ، آن چيز پول نيست ..... طلا و غذا نيست

فقر ، همان گرد و خاكي است كه بر كتابهاي فروش نرفته‌ي يك كتابفروشي مي نشيند

فقر ، تيغه هاي برنده ماشين بازيافت است ،‌ كه روزنامه هاي برگشتي را خرد ميكند

فقر ، كتيبه‌ي سه هزار ساله اي است كه روي آن يادگاري نوشته اند

فقر ، پوست موزي است كه از پنجره يك اتومبيل به خيابان انداخته ميشود

فقر ، همه جا سر مي‌كشد

فقر ، شب را " بي غذا " سر كردن نيست .

فقر ، روز را " بي انديشه" سر كردن است ..

دکتر شریعتی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر