از كتاب " در آئينهي خاطرات مهندس بازرگان " صفحهي 81 :
استبداد هيچگاه نميتواند ميانهي خوبي با دانش داشته باشد.
ميگويند: وقتي ناصرالدينشاه براي سركشي به دارالفنون رفته بود ، از شاگردي ميپرسد: بلجيك (باژيك) كجاست؟
آن شاگرد هم وضع جغرافيايي باژيك را به خوبي جواب ميدهد. شاه با خشم و تغيّر دارالفنون را ترك ميكند و به قصر سلطنتي برميگردد. مدير آن روز دارالفنون كه انتظار تشويق و تقدير داشته ، از اين حالت شاه تعجب ميكند و به زحمت خود را به شاه رسانده و سبب آن خشم را ميپرسد.
شاه جواب ميدهد: اگر اينها دانستند كه بلجيك كجاست ، سوار من و تو ميشوند!
(اگر با مدنيت و مدرنيته آشنا شوند ، زير بار استبداد نميروند)
از صدرالاشراف نقل ميكنند: هنگام بازگشت از سفر عربستان سعودي ، كه براي حمل جسد شاه سابق به همراه محمدرضاشاه به مكه رفته بودم ، در هواپيما شاه به من گفت: ما در اينجا آثار عمران و آبادي و ساختمانهاي نو ، زياد ديديم ؛ ولي از دانشگاه و مدارس عاليه خبري نبود.
به شوخي گفتم : اگر اينجا هم دانشگاه ميداشت ، باعث زحمت حكومتشان ميشد.
شاه گفت : همينطور است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر